با اینکه او شکست دلم را، ولی هنوز
با تکه تکه های دلم دوست دارمش.....
مجتبی خوشزبان
با اینکه او شکست دلم را، ولی هنوز
با تکه تکه های دلم دوست دارمش.....
مجتبی خوشزبان
و لک الحمد...
+ اینجا دیگر بروز نمی شود، ممنون از همه ی دنبال کنندگان؛ با احترام..
مانند پاییز می مانی
آدم نمی داند چه بپوشد
وقت دیدنت..
کامران رسول زاده
+ میدانی که امروز پیشنهاد عمو را به خاطر تو رد کردم؟میدانی پیشنهادش از آرزوهایم بود؟ آخر بدون تو نمی شد...این طور نمی خواهم...!!!
+ حالا تو بگو! گناه تبر چیست؟ اگر بخواهد کسی را ببوسد!
سخت است عاشقش شده باشی و او فقط
همشیره ات بخواند و هی دلبری کند
به نامش..
وسط روزهای پرمشغله ام
همین روزهای دونده ی آبان..
بعد از خستگی کار و درس،
درست زمانی که وقتی برای در ایینه به خود نگاه کردن رو هم ندارم..!
دلم یوسف کوچولوی عمه رو می خواد،
لاک های رنگی رنگی مو..
صحبت و بگو بخندای شبانه با مامانو...
بدون نگرانی برای خواب موندن صبح،ساعت ها غلت زدن تو رختخواب و به رویاها فکر کردن رو..
دلم خیلی چیزا می خواد!
ولی این دوران پرمشغله یکی از بهترین دوران زندگیمه،این همه شلوغی رو دوست دارم..خدایا شکر...بابت لحظه لحظه نفس هایی که میاد و میره..به خاطر این همه آرامش.. به خاطر درک مهربونی هاتون...خدایا! نمیدونم الحمدلله یعنی چقدر شکر...
+ دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است / بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی