در خواب و بیداری

پشت چراغ قرمز این شهر

هنگام صرف چای بعد از ظهر

هر روز

هر ساعت

و هر لحظه

یاد تو

خیلی وقت نشناس است!


مجتبی تونه ای





+ حالم دوباره خوب شده ولی دوباره کابوس ها برگشته،این سه روز رو پیش مادربزرگم بودم و از درس و پایان نامه و باشگاه افتادم...حال دلم عوض شده،من با این حال مانوس نیستم،دلم برای خدا تنگ شده،حس می کنم ازش دور شدم،دنیا زدگی تا عمق استخوانم نفوذ کرده..دلم می گیره از این همه دوری.. 


+ دلم یه زیارت تک نفره می خواد...پابوس امام رضا ع...


+ یا رب نظر تو بر نگردد..