به نامش..


در حالی بی حال و اخمو رو مبل دراز کشیده بودم ابجی ها با نوای تولد تولد تولدت مبارک،کادو به دست از اتاق به سمتم اومدن، خیلی گیج شدم مات و مبهوت بهشون نگاه می کردم و تو ذهنم حساب می کردم مگه امروز چندمه!!!بله تعجب من بجا بود چون زود هدیه بهم دادن به هوای این که ابجی اینجاس...

:)


+ راستش دوست ندارم زودتر از تولدم هدیه بگیرم...