به نامش...

امروز خیلی روز خوبی بود،صبح با کلی انرژی و اعتماد به نفس رفتم شرکت،محصولات و سفارشات دو روز گذشته رو ترجمه کردم،کارمون حسابی جلو افتاد،حدود17 تا سفارش بود،همکارم تعجب می کرد از سرعت ترجمه کردنم،مخصوصا این که من در ظاهر دختر آرومی هستم،کارامو با حوصله انجام میدم و هول هولکی و باعجله کاری نمی کنم،و این که حرکاتم هم آرومه و همینا باعث میشه بعضیا فکر کنند سرعت عملم پایینه در حالی که من خودم دوست دارم ظاهر آرومی داشته باشم و از رو کند بودن نیست.دیگه این که مدارکم رو هم تحویل دادم و یک قرارداد آزمایشی سه ماهه منعقد کردیم! از شنبه دو تا مترجم دیگه هم قراره بیان و از هرزبانی دوتا مترجم میشیم:)

 تنوع محصولات زیاده و واژه های تخصصی ناآشنا  خیلی هست که فارسی شو هم نشنیدم تا حالا،مثلا امروز سر کلمه ی " پیش خم توربین' خیلی گیر کردم،مترجم انگلیسی هم مشکل داشت با این کلمه،بالاخره یک کلمه نسبتا مناسب پیدا کردم و نوشتم فقط امیدوارم کالایی که تحویل میگیرند ، همون کالایی باشه که سفارش دادن;):))