نور

یا انیس من لا انیس له

که صبر راه درازیست به مرگ پیوسته ست..!!

به نامش...


انتظار کشیدن خیلی سخته؛

ولی

این که ندونی می تونی منتظر باشی یا نه از انتظار سخت تره...



۲۵ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۲۴ ۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
کلوئه...

درد دوری...


رودی که می خشکد در او سودای طغیان نیست

دور از تــو حتــی گریـــه کردن کاری آسان نیست!


دارم بــــه دوری از تــــو عــادت می کنم کم کم

هر کس به دردی خو کند در فکر درمان نیست!

۲۵ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۲۹ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
کلوئه...

دلم می خواد فریاد بزنم...

به نامش...


از ارشد متنفرم..از پایان نامه نیز هم...کاش اون موقع که یک هفته به کنکور مانده بود و من اعلام کردم که دوست ندارم کنکور بدم منو مشتاق نمی کردن،منو راضی نمی کردن..با همون مدرک کارشناسی می تونستم کار خوبی داشته باشم ولی الان حتی بی سواد تر هم شدم...

این که من رتبه ی 2 آوردم تو کنکور دلیل نمیشه که موفق باشم، کاش همون ترم یک که گفتم حالم خوب نیست و نمی تونم ادامه بدم ،بابا اجازه میداد انصراف بدم...

کاش یه خاطره ی خوب برام وجود داشت از این دوره ی مسخره تا دلم رو بهش خوش می کردم..

همه ی این ها به کنار...

کاش حداقل دیگه حرفی از آزمون دکترا  بهم نزنن...

دلم نمی خواد درس بخونم...

این جایی که هستم  آرزوی 3 سال پیشم بود...خدا جونم پشیمونم از این آرزو... میشه چشمامو باز کنم و تموم شده باشه همه چی؟

۲۰ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۵۶ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱
کلوئه...

دلمون خوشه ورزش می کنیم:)

به نامش...

استفاده از دستگاه های باشگاه بعد از آقایون اعتماد به نفس آدم رو صفر :)) می کنه،همون موقع هایی که باید وزنه ها رو از 70 کیلو به 10 کیلو تقلیل بدی و آخرشم زورت نرسه تمرینتو کامل انجام بدی:))



۲۰ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۵۳ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
کلوئه...

...

می ترسم

از این دنیا...

۱۹ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کلوئه...

....


ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست

آنچه آغاز ندازد،نپذیرد پایان..


حافظ

۱۹ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۳۶ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کلوئه...

امان از دل...!!

در خواب و بیداری

پشت چراغ قرمز این شهر

هنگام صرف چای بعد از ظهر

هر روز

هر ساعت

و هر لحظه

یاد تو

خیلی وقت نشناس است!


مجتبی تونه ای





+ حالم دوباره خوب شده ولی دوباره کابوس ها برگشته،این سه روز رو پیش مادربزرگم بودم و از درس و پایان نامه و باشگاه افتادم...حال دلم عوض شده،من با این حال مانوس نیستم،دلم برای خدا تنگ شده،حس می کنم ازش دور شدم،دنیا زدگی تا عمق استخوانم نفوذ کرده..دلم می گیره از این همه دوری.. 


+ دلم یه زیارت تک نفره می خواد...پابوس امام رضا ع...


+ یا رب نظر تو بر نگردد..









۱۶ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۳۹ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کلوئه...

...

اگر به دست من افتد

فراق را بکشم..



حافظ

۱۶ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۰۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کلوئه...

پر از حس مثبت..

به نام خدا..


دو تا چیز هست که همیشه و در هر حالتی بهم انرژی میده و حالم رو خوب می کنه;

یکی گل و گیاه :))

یکی هم نی نی :))



+ کاکتوس های من.. :)





۱۴ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۲۸ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کلوئه...

...

امشب باز بهم ریختم..

می ترسم از این حس...

مگه میشه غم رو از زندگی حذف کرد؟...

مگه میشه برا عزیز غصه دار نشد...


خدایا کمکم کن زود تموم بشه..

من ازش می ترسم...

۱۴ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۴۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کلوئه...